عوامل ایجاد کننده و محرکهای محیطی برای پسوریازیس
پسوریازیس یک بیماری پوستی رایج است که با ضایعات قرمز و صورتی و پلاکهایی با پوستههای نقرهای شناخته میشود، هرچند ظاهر دیگری نیز دارد. بسیاری از موارد جدی نیستند و بهطور مستقیم بر سلامت عمومی تأثیر نمیگذارند و در نظام مراقبتهای بهداشتی درمان میشوند. ظاهرهای نادر و تهدیدکننده زندگی ممکن است رخ دهد و نیاز به مراقبت شدید بیماران در بیمارستان داشته باشد. پسوریازیس یک بیماری مزمن است که میتواند تأثیر قابل توجهی بر کیفیت زندگی داشته باشد. بنابراین، مدیریت درمان پسوریازیس شامل رسیدگی به هر دو جنبه روانشناختی و فیزیکی بیماری است.
درمانها و درمانهای زیادی برای درمان نشانههای پوستی پسوریازیس موجود است. رژیمهای درمانی بر اساس شدت بیماری، بیماریهای همراه مرتبط، ترجیحات بیمار (شامل هزینه و کیفیت)، کارایی و ارزیابی پاسخ فردی بیمار انتخاب میشود. اگرچه ایمنی دارو نقش مهمی در گزینههای درمانی دارد، این باید در برابر خطرات عدم درمان پسوریازیس، منجر به سلامت ضعیف و نارضایتی بیمار سنجیده شود.
علت پسوریازیس بهطور کامل مشخص نیست، اما بهطور کلی اعتقاد بر این است که زمینه ژنتیکی دارد. الگوی چندعاملی ارث باعث میشود تقریباً یک سوم بیماران پسوریازیس دارای یک خویشاوند درجه یکی باشند که این بیماری را نیز دارند. همچنین در پسوریازیس، عوامل در سیستم ایمنی و سایر مواد بیوشیمیایی که بهطور عادی تکثیر و بلوغ منظم سلولهای پوستی اپیدرم را تنظیم میکنند، مختل میشوند.
اینها باعث التهاب و افزایش تکثیر سلولهای پوستی شده و منجر به ویژگیهای بالینی پوسته ریزی و قرمزی میشوند. شروع و بدتر شدن این شرایط با رویدادهای استرسزای فیزیولوژیکی، روانشناختی و محیطی متعددی پیوند دارد. اینها شامل استرس، مصرف بیش از حد الکل و سیگار کشیدن است. افراد مبتلا به پسوریازیس ممکن است از افسردگی و از دست دادن عزت نفس رنج ببرند. بنابراین، کیفیت زندگی عامل مهمی در ارزیابی شدت بیماری است.
برخی داروها از جمله نمک لیتیم و بتا بلاکرها، گزارش شده است که موجب تحریک یا تشدید بیماری میشوند. مصرف بیش از حد الکل، سیگار کشیدن و چاقی ممکن است پسوریازیس را تشدید کند یا مدیریت این شرایط را دشوار سازد. افرادی که از آثار پیشرفته ویروس نقص ایمنی انسانی یا HIV رنج می برند، اغلب پسوریازیس را نشان میدهند.
پسوریازیس یک بیماری نسبتاً خودسرانه است که به معنای واکنشهای نامطلوبی است که از طریق مکانیسمهای ناشناخته رخ میدهد. تجربه اکثریت مردم از پسوریازیس به این صورت است که ممکن است بدون دلیل آشکاری بدتر یا بهتر شود. اولین شیوع گاهی پس از استرس (فیزیکی و ذهنی)، آسیب پوستی (پدیده کوبنر) و عفونت استرپتوکوکی گزارش شده است. تحقیقات نشان میدهد که آیا یک فرد پسوریازیس پیدا میکند یا خیر ممکن است به یک “محرک” بستگی داشته باشد.
محرکهای احتمالی پسوریازیس شامل استرس هیجانی، آسیب پوستی، عفونتهای سیستمیک، برخی داروها و اختلالات رودهای است. همچنین نشان داده شده است که یک نفر از نظر ژنتیکی مستعد پسوریازیس به دنیا میآید و ژنهای متعددی کشف شدهاند. وقتی همه این عوامل با تغییر در سبک زندگی، یبوست، هضم نامناسب، استرس که منجر به پسوریازیس میشود، ترکیب شوند. استرس، آسیبهای پوستی، عفونت استرپتوکوکی، برخی داروها و سوختگی آفتاب از جمله محرکهای احتمالی شناخته شدهاند.
تروما: انواع تروما با توسعه پسوریازیس پلاکی (مثلاً فیزیکی، شیمیایی، الکتریکی، جراحی، بیماریهای عفونی و صدمات) مرتبط است. حتی برس کشیدن بیش از حد میتواند پسوریازیس را بدتر کند یا منطقه را تحریک کند. توسعه لکههای پسوریاتیک در محل آسیب وارد شده به عنوان واکنش کوبنر شناخته میشود.
نور خورشید: بسیاری از بیماران اغلب نور خورشید را برای پسوریازیس خود مفید میدانند. بسیاری از کاهش واکنشهای آلرژیک در طول ماههای تابستان یا دورههای افزایش قرار گرفتن در معرض نور خورشید گزارش میکنند؛ با این حال، تعداد کمی احساس میکنند که نور خورشید قوی علائم آنها را بدتر میکند و این افراد در تابستان بدتر شدن بیماری خود را احساس میکنند. سوختگی شدید آفتاب میتواند باعث افزایش پلاکهای پسوریازیس از طریق واکنش کوبنر شود.
عفونت: نشان داده شده است که عفونت گلوی استرپتوکوکی نوعی ضایعه متفاوت به نام پسوریازیس گوتات ایجاد میکند. برخی شواهد حاکی از آن است که انباشت یا رشد زیربالینی استرپتوکوک ممکن است علت پسوریازیس پلاکی مقاوم به درمان باشد.
HIV: افزایش فعالیت پسوریازیس در بیماران آلوده یا مبتلا به HIV مشاهده شده است. تعداد و شدت بیماری پوست در ابتدا به نظر میرسد متناسب با سطح بیماری باشد. پسوریازیس در موارد عفونت HIV کمتر فعال است.
داروها: نشان داده شده است که بسیاری از داروها پسوریازیس را بدتر میکنند. شناخته شده است که رژیمهای ترک لیتیم و کورتیکواس
تعریف اهداف درمانی و نقاط پایان درمان در مدیریت پسوریازیس
نتیجه درمان بهینه بسیار وابسته به بیمار است و به ترجیحات فردی، تأثیر بیماری و تحمل درمان بستگی دارد. با این حال، متخصصان تعاریفی را برای نقاط پایان منطقی درمان پیشنهاد کردهاند. برای پسوریازیس پلاکی، اجماع متخصصان بنیاد ملی پسوریازیس، پاسخ رضایتبخش 3 ماهه را به عنوان یکی از موارد زیر تعریف میکند:
- درگیری ≤3٪ سطح بدن
- بهبود ≥75٪ در نمره پایه PASI
در 6 ماهگی، درگیری ≤1٪ سطح بدن یا بهبود ≥90٪ PASI به عنوان موفقیتآمیز در نظر گرفته میشود.
این اهداف تعادل بالایی از کارایی و امکانپذیری را فراهم میکنند. سایر سازمانها آستانههای محافظهکارانهتر 50-75٪ بهبود PASI را پیشنهاد میکنند.
در نهایت، اهداف درمانی باید توسط اولویتهای بیمار مانند سرعت پاسخ، میزان پاکسازی، راحتی، هزینه و عوارض جانبی هدایت شود. بیماران ممکن است بیماری باقیمانده را بپذیرند اگر درمانها بیش از حد دشوار باشد.
ارزیابی منظم نتایج گزارش شده توسط بیمار مانند کیفیت زندگی، کنترل علائم و رضایت ضروری است، بدون در نظر گرفتن نمرات مطلق PASI. برنامههای درمانی باید تا زمانی که بیماران به تعادل مطلوبی از کنترل بیماری، حفظ بهبودی و بار دارویی دست یابند، تنظیم شود.
تصمیمگیری مشترک مداوم بین ارائه دهندگان مراقبت و بیماران برای مشخص کردن نقاط پایان درمان شخصیسازی شده و اصلاح رویکردها طی مسیر بیماری حیاتی است.
رسیدگی به بار روانی-اجتماعی پسوریازیس
پسوریازیس چالشهای روانی-اجتماعی قابل توجهی را برای بیماران ایجاد میکند. پزشکان باید به صورت کلنگر به این بیماری بپردازند و عوامل روانشناختی و اجتماعی را در نظر بگیرند.
پزشکان باید همدلی نشان دهند، زمان کافی برای ویزیت اختصاص دهند و به بیماران اطمینان دهند که ضایعات پسوریازیس منفور یا مسری نیستند. تنظیم انتظارات واقعبینانه درمانی نیز حیاتی است، زیرا پسوریازیس درمان قطعی ندارد. آموزش بیماران در مورد ماهیت بیماری و ارتباط آنها با سازمانهای حمایتی میتواند به کاهش اضطراب و انزوا کمک کند.
پسوریازیس اغلب تأثیر شدیدی بر عزت نفس و تصویر بدنی دارد. بیماران ممکن است دچار افسردگی، طرد اجتماعی، انزوای اجتماعی و مشکل در روابط و صمیمیت شوند. ابزارهای ارزیابی مانند شاخصهای کیفیت زندگی میتوانند بیمارانی را که نیاز به مداخله روانشناسی دارند، شناسایی کنند. مشاوره، درمان شناختی-رفتاری و داروهای ضدافسردگی ممکن است درد روانی مرتبط با بیماریهای پوستی مشوه را تسکین دهند.
تشویق بیماران به برقراری روابط و یافتن فعالیتهایی که به اعتماد به نفس آنها کمک کند ضروری است. پایش منظم سلامت روان و ارائه مراقبت روانی-اجتماعی چندرشتهای در کنار درمان پزشکی برای مدیریت جامع پسوریازیس حیاتی است. یک رابطه مراقبتی پرورشدهنده بین بیمار و ارائهدهنده امکان مقابله با پسوریازیس و پایبندی به برنامههای درمانی بلندمدت را برای بیماران فراهم میکند.
درمان پسوریازیس ناخن: بیماری خفیف در برابر متوسط تا شدید
برای اکثر بیماران مبتلا به پسوریازیس ناخن، تصمیم اولیه درمانی شامل انتخاب بین درمان موضعی برای ضایعات موضعی در مقابل درمان سیستمیک یا فوتوتراپی برای بیماری گسترده است. با این حال، حتی بیماران تحت درمان سیستمیک/فوتوتراپی اغلب از عوامل موضعی کمکی استفاده میکنند که میتواند تسکین علامتی فراهم کند و دوزهای مورد نیاز درمان سیستمیک را کاهش دهد.
بیماران را میتوان به طور کلی به بیماری خفیف در مقابل متوسط تا شدید دستهبندی کرد تا برنامههای درمانی تنظیم شود. عوامل موضعی اغلب برای موارد خفیف کافی است، در حالی که کسانی با درگیری گسترده ممکن است نیاز به داروهای سیستمیک یا فوتوتراپی داشته باشند. ملاحظاتی مانند محل بیماری و وجود آرتریت پسوریاتیک نیز بر گزینهها تأثیر میگذارد. پسوریازیس ناخن که دستها، پاها یا صورت را درگیر میکند، میتواند به ویژه مخرب باشد و مداخله پرقدرتتری را ایجاب کند.
پسوریازیس ناخن متوسط تا شدید اغلب به عنوان درگیری بیش از 5-10٪ سطح بدن یا ایجاد اختلال عملکردی قابل توجه تعریف میشود. بیمارانی که معیارهای بالا را برآورده میکنند، کاندیدای درمان سیستمیک یا فوتوتراپی هستند زیرا اعمال موضعی بر روی مناطق بزرگ غیرعملی و بیفایده است. تلاش برای درمان تکدارویی موضعی در بیماری گسترده اغلب با شکست مواجه میشود، هزینهها را افزایش میدهد و منجر به ناامیدی بیمار میشود. با این حال، درمانهای موضعی همچنان به عنوان مکملی مفید برای ضایعات مقاوم در بیماران تحت درمان سیستمیک یا فوتوتراپی باقی میمانند.
شواهد قوی اثربخشی داروهای زیستی برای پسوریازیس ناخن را نشان میدهد، اما هزینههای بالا اغلب استفاده از آنها را محدود میکند. درمانهای سنتی مانند متوترکسات و فوتوتراپی همچنان نقشی را به ویژه در بیماری متوسط ایفا میکنند. مدیریت پسوریازیس ناخن شدید و گسترده حتی برای پزشکان باتجربه چالشبرانگیز باقی میماند. با این حال، داروهای زیستی گزینههای درمانی را به طور قابل توجهی گسترش دادهاند و نتایج را بهبود بخشیدهاند.
در مجموع، انتخاب درمان برای پسوریازیس ناخن باید شدت بیماری، مناطق درگیر و در نظر گرفتن بیمار را در نظر بگیرد تا مراقبتی فردیشده و مؤثر فراهم کند. ظهور داروهای زیستی درمان این بیماری قبلاً لجوج را تحول بخشیده است.
درمانهای موضعی برای پسوریازیس ناخن خفیف با درگیری محدود
در موارد پسوریازیس ناخن خفیف با درگیری محدود، عوامل موضعی مانند کورتیکواستروئیدها و نرمکنندهها ممکن است کنترل کافی فراهم کنند. سایر گزینههای موضعی شامل مشتقات ویتامین D مانند کلسیپوتریول و کلسیتریول، قیرها و رتینوئیدها مانند تازاروتن است. برای ناخنهای درگیر در صورت یا تاولهای میانبندی، مهارکنندههای کلسینورین موضعی مانند تاکرولیموس یا پیمکرولیموس میتوانند به عنوان جایگزینهای کمکننده استروئید مصرف شوند، هرچند پاسخ ممکن است کندتر از استروئیدهای پرقدرت باشد. فوتوتراپی موضعی نیز گزینه دیگری برای ضایعات مقاوم به درمان موضعی است.
متخصصان پوست اغلب استروئیدهای پرقدرت موضعی را با آنالوگهای ویتامین D، تازاروتن یا فوتوتراپی هدفمند برای اثرات سینرژیستی ترکیب میکنند. اضافه کردن کلسیپوتریول به کورتیکواستروئیدها برای کنترل کوتاهمدت پلاکهای پسوریاتیک ناخن بسیار موثر است. کلسیپوتریول به تنهایی نیز میتواند با استروئیدهای متناوب برای حفظ درمان پس از پاکسازی اولیه ترکیب شود. محصولات ترکیبی تجاری مانند کلسیپوتریول-بتامتازون و هالوبتازول-تازاروتن رژیمها را ساده میکنند.
ممکن است چندین هفته طول بکشد تا مزایای درمانی کامل با درمان موضعی مشاهده شود. با این حال، پایبندی به رژیم میتواند منجر به بهبود قابل توجهی در هفته اول شود. عدم رعایت یکی از موانع عمده است، بنابراین بهینهسازی وسیله نقلیه، فرکانس و سادگی رژیم پذیرش و نتایج را بهبود میبخشد. در مجموع، درمان موضعی سفارشیشده برای هر بیمار سنگ بنای مدیریت پسوریازیس ناخن خفیف با درگیری محدود است.
بیماری متوسط تا شدید
پسوریازیس شدید نیاز به فوتوتراپی یا درمان سیستمیک مانند رتینوئیدها، متوترکسات، سیکلوسپورین، آپرمیلاست یا تعدیلکنندههای ایمنی زیستی دارد. داروهای زیستی مورد استفاده برای درمان پسوریازیس شامل عوامل ضد نکروز توموری آلفا مانند آدالیموماب، اتانرسپت، اینفلیکسیماب و سرتولیزوماب پگول هستند. آنتیبادی ضد اینترلوکین 12/23 اوستکینوماب، سکوکینوماب و ایزکیزوماب که آنتیبادیهای ضد اینترلوکین 17 هستند. آنتیبادی گیرنده ضد اینترلوکین 17 برودالوماب. و آنتیبادیهای ضد اینترلوکین 23/39 گوسلکوماب، تیلدراکیزوماب و ریسانکیزوماب. بهبود معمولاً ظرف چند هفته دیده میشود. بیماران مبتلا به پسوریازیس شدید معمولاً نیاز به مراقبت توسط یک متخصص پوست دارند.
پسوریازیس معکوس
- بهطور کلی، پسوریازیس معکوس (Reverse Psoriasis) یا پسوریازیس وارونه باید با کورتیکواستروئیدهای کمقدرت درمان شود زیرا خطر آتروفی پوست القا شده توسط کورتیکواستروئید در مناطق میانبندی افزایش مییابد. استفاده از کورتیکواستروئیدهای موضعی قوی برای دورههای زمانی بسیار کوتاه نیز قابل قبول است و اگر بیمار تجویز کورتیکواستروئیدهای موضعی قوی برای استفاده در نقاط دیگر بدن داشته باشد، رژیم درمانی باید…
کلسیپوتریول یا کلسیتریول موضعی و مهارکنندههای کلسینورین موضعی تاکرولیموس یا پیمکرولیموس سایر داروهای خط اول هستند. این عوامل را میتوان به تنهایی یا در ترکیب با کورتیکواستروئیدهای موضعی به عنوان عوامل کاهنده کورتیکواستروئید برای درمان نگهدارنده بلندمدت استفاده کرد. کلسیپوتریول، تاکرولیموس و پیمکرولیموس گزینههای گرانقیمتتری نسبت به کورتیکواستروئیدهای موضعی هستند. چندین نگرانی در مورد ایمنی مهارکنندههای کلسینورین مطرح شده است.
کورتیکواستروئیدهای موضعی برای پسوریازیس پوست سر: اهمیت انتخاب نوع درمان
درمان پسوریازیس پوست سر چالشهای منحصربهفردی دارد زیرا موها مانع از اعمال موضعی میشوند. شناسایی ترجیحات بیمار در مورد وسیله نقلیه دارویی – محلولها، شامپوها، لوسیونها، ژلها، کفها یا اسپریها به جای کرمها یا مرهمها – ممکن است پایبندی را بهبود بخشد.
کورتیکواستروئیدهای موضعی همچنان خط اول درمان پسوریازیس پوست سر هستند. یک مرور سیستماتیک از کارآزماییها نشان داد که استروئیدهای موضعی بسیار پرقدرت یا پرقدرت نسبت به آنالوگهای ویتامین D عملکرد بهتری دارند. افزودن یک مشتق ویتامین D به استروئید موضعی ممکن است اثربخشی اضافی فراهم کند، اگرچه پیچیده کردن رژیمها میتواند پایبندی را مختل کند. بنابراین، ما معمولاً با استروئیدهای موضعی به تنهایی شروع میکنیم.
محصولات ترکیبی تجاری بتامتازون-کلسیپوتریول موجود است اما هزینه بیشتری نسبت به استروئیدهای موضعی ژنریک دارند. سایر درمانهای موضعی مانند تازاروتن، شامپوهای قیر زغال سنگ، آنترالین و تزریقات استروئید داخلپوستی نیز ممکن است کمک کنند، اگرچه دادههای اثربخشی مختص پوست سر محدود است. اسید سالیسیلیک اثرات کراتولیتیک مفیدی دارد اما معمولاً نیاز به نسخه جداگانه دارد که رژیمها را پیچیدهتر میکند.
برای بیمارانی که به درمان موضعی پاسخ نمیدهند، فوتوتراپی مانند لیزر اگزیمر و داروهای سیستمیک گزینههای اضافی ارائه میدهند، هرچند دسترسی و ملاحظات ایمنی باید سنجیده شود. در مجموع، کورتیکواستروئیدهای موضعی همچنان خط اول درمان پسوریازیس پوست سر هستند، در حالی که توجه به ترجیحات بیمار و سادگی رژیم برای بهینهسازی نتایج کلیدی است.
مدیریت پسوریازیس پوستولر(Pustular Psoriasis) : نقش کلیدی رتینوئیدهای سیستمیک
پسوریازیس پوستولر جنرالیزه یک واریانت چالشبرانگیز است که با آكنه گستردهای از پوست قرمز و حساس پوشیده شده از پوستههای استریل مشخص میشود. این شرایط آزاردهنده و بالقوه خطرناك نیاز به مدیریت پرتوان دارد که ممکن است در موارد شدید نیاز به بستری شدن داشته باشد.
درمان سیستمیک خط اول برای پسوریازیس پوستولر تعمیمیافته رتینوئیدهای خوراکی مانند آسیترتین است که اثربخشی خاصی از طریق مهار تکثیر و تمایز کراتینوسیتها نشان میدهند. با این حال، تراتوژنیک قوی آسیترتین استثنای بارداری را برای حداقل 3 سال پس از قطع مصرف ایجاب میکند.
گزینههای سیستمیک دیگر شامل متوترکسات، سیکلوسپورین، آپرمیلاست و داروهای زیستی تأیید شده برای پسوریازیس پلاکی است. فوتوتراپی با حمام پسورالن پلاس UVA گزینه دیگری است، یا به تنهایی یا به عنوان درمان کمکی. کورتیکواستروئیدهای موضعی ممکن است در مدیریت بیماری موضعی خفیف کمک کنند اما برای بیماری ناپایدار گسترده کافی نیستند.
در مجموع، در حالی که پسوریازیس پوستولر تعمیمیافته چالشهای درمانی را مطرح میکند، رتینوئیدهای خوراکی در صورت عدم نگرانی از بارداری به عنوان خط اول در نظر گرفته میشوند. برای مدیریت حاد، بستری شدن برای امولینتهای موضعی، هیدراتاسیون، تنظیم دما و پایش عفونتهای ثانویه ممکن است ضروری باشد. مشاوره با متخصص پوست در موارد دشوار توصیه میشود.
پسوریازیس ناخن: یافتههای بالینی متمایز و مدیریت درمان
درگیری واحد ناخن توسط پسوریازیس، که به عنوان پسوریازیس ناخن شناخته میشود، میتواند با یافتههای بالینی متنوعی که چندین بخش آناتومیک کلیدی – ماتریکس ناخن، بستر ناخن، هیپونیکیوم و بافتهای پیرامونی ناخن را در بر میگیرد، ظاهر شود. ظاهرهای رایج شامل چالهدار شدن، رنگپریدگی قطره روغنی، انیکولیز، هیپرکراتوز زیرناخنی، ترکخوردگی ناخن و خونمردگی زیر ناخن است که میتواند به تنهایی یا در ترکیبهای مختلف در یک یا چند ناخن رخ دهد.
به دلیل ویژگیهای مشترک، پسوریازیس ناخن باید از سایر علل دیستروفیهای ناخن مانند عفونتهای قارچی، لیکن پلانوس، اگزما و تروما متمایز شود. یک معاینه بالینی کامل همراه با آزمایشهای آزمایشگاهی هدفمند در صورت نیاز معمولاً میتواند اتیولوژی زمینهای را شناسایی کند. با این حال، ناخنهای پسوریاتیک ممکن است مستعد عفونت قارچی اضافه شده باشند که ارزیابی تشخیصی را پیچیدهتر میکند.
مدیریت پسوریازیس ناخن نیاز به رویکردی سیستماتیک و استراتژیک دارد که شدت بیماری، عوامل بیمار، و شواهد ظهور یافته در مورد اثربخشی و ایمنی درمانهای موضعی در مقابل سیستمیک را در نظر بگیرد. درمان باید هم تغییرات ناخن و هم بیماریهای پوستی و مفصلی پسوریاتیک مرتبط را مد نظر قرار دهد. هماهنگی مراقبت با پودیاتری نیز مفید است. بحث در مورد مدیریت چندجانبه و سفارشیشده این ظاهر اغلب چالشبرانگیز خارج از حوصله این مرور کلی است اما به طور جداگانه و دقیق پوشش داده خواهد شد.
در مجموع، پسوریازیس ناخن طیفی از مورفولوژیهای بالینی را در بر میگیرد و برای رسیدگی به تغییرات اغلب لجوج ناخن در حالی که مراقبت جامع از بیمار را مدیریت میکند، نیاز به مهارتهای تشخیصی حاذقانه و استراتژی درمانی دقیقاً برنامهریزی شده دارد. رویکردی دقیق و متمرکز بر بیمار برای بهبود نتایج درمان کلیدی است.
پسوریازیس اریترودرمیک
پسوریازیس اریترودرمیک یک شکل نادر اما جدی پسوریازیس است که میتواند بسیار گسترده باشد. درمان این شرایط در جای دیگری به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است.
پسوریازیس در کودکان
عوارض جانبی بلندمدت درمان پسوریازیس وجود دارد و اینها به ویژه در کودکان و نوجوانان نگرانکننده است. بسیاری از داروهای مورد استفاده برای درمان پسوریازیس در بزرگسالان نیز در کودکان استفاده میشود.
آرتریت پسوریاتیک
بررسی دورهای علائم و نشانههای این بیماری مهم است. همزمانی آرتریت پسوریاتیک و پسوریازیس متوسط تا شدید انتخاب درمانهای مؤثر برای مشکلات پوستی و مفصلی را به ویژه مهم میکند.
سفارشیسازی مدیریت پسوریازیس در جمعیتهای ویژه بیماران
جمعیتهای خاصی ارزیابی دقیق را در طراحی رژیمهای درمانی پسوریازیس ایجاب میکنند. در بیماران باردار، درمانهای موضعی خط اول با توجه به جذب سیستمیک کمینه هستند. باید از فوتوتراپی و اکثر عوامل سیستمیک اجتناب کرد تا از آسیب جنین جلوگیری شود. هنگامی که درمان سیستمیک مورد نیاز است، بحث در مورد خطرات در مقابل مزایا ضروری است.
بیماران مبتلا به هپاتیت B/C، HIV، سل نهفته یا بدخیمیها نیاز به غربالگری و پایش حین درمان سیستمیک به دلیل خطرات سرکوب ایمنی دارند. داروهای زیستی نسبتاً در بازفعالی هپاتیت B ممنوع هستند. پایش آنزیم کبدی با متوترکسات نیز مورد نیاز است.
همبودی بین پسوریازیس و بیماری التهابی روده (IBD) وجود دارد. مهارکنندههای TNF-آلفا مانند اینفلیکسیماب، آدالیموماب و مهارکننده IL-12/23 اوستکینوماب میتوانند همزمان هر دو بیماری را درمان کنند. با این حال، اتانرسپت و عوامل ضد-IL17 ممکن است IBD را تشدید کنند و باید از آنها اجتناب شود.
در نهایت، درمان پسوریازیس باید بر اساس بیماریهای همراه منحصربهفرد آنها، بدون حذف کامل گزینههای سیستمیک اگر مزایا با مدیریت نزدیک خطرات را روبهرو شوند، برای هر بیماری فردیسازی شود. رویکرد چندرشتهای نتایج را در موارد پیچیده نیازمند پایش تخصصی بهینه میکند.
ارجاع
- برای تأیید تشخیص، به اطلاعات بیشتری نیاز داریم.
- به نظر میرسد عدم پاسخ به درمان وجود دارد که توسط پزشک، بیمار یا هر دو اندازهگیری میشود.
- کیفیت زندگی به شدت کاهش یافته است.
- پزشک با درمانهای توصیه شده مانند PUVA، فوتوتراپی یا داروهای سرکوبکننده ایمنی آشنا نیست.
- بیمار دچار بیماری جدی و گستردهای است که نیاز به توجه فوری دارد.
- ارجاع به روماتولوژیست برای افراد مبتلا به آرتریت پسوریاتیک ضروری است.
درمانهای موضعی سوریازیس
درمان موضعی میتواند در درمان پسوریازیس بسیار مفید باشد، اما پیروی از درمان ممکن است مشکل باشد. پیگیری زودهنگام بیمار پس از شروع درمان میتواند به بهبود پیروی از درمان کمک کند. دستورالعملهایی برای درمان پسوریازیس با درمانهای موضعی منتشر شده است.
امولینتها میتوانند در درمان پسوریازیس و نرم و مرطوب نگه داشتن پوست مفید باشند. نگهداری رطوبت پوست میتواند از تحریک و ایجاد ضایعات جدید پسوریازیس شناخته شده به عنوان کبنریزاسیون جلوگیری کند. مرهمهایی مانند وازلین و کرمهای غلیظ هنگامی که بلافاصله پس از حمام یا دوش به ویژه مرطوبکننده اعمال میشوند، مؤثرتر هستند. با این حال، در عمل، مرطوبکنندهای که بیماران آن را جذابتر مییابند، ممکن است بهترین انتخاب باشد.
کورتیکواستروئیدهای موضعی
این همچنان مبنای درمان است، با وجود توسعه عوامل جدیدتر. مکانیسم اثر کورتیکواستروئیدها در پسوریازیس بهطور کامل درک نشده است. کورتیکواستروئیدها اثرات ضدالتهابی، ضد تکثیری و سرکوبکننده ایمنی دارند که با تأثیر بر رونویسی ژنها اعمال میشود.
گاهی اعتقاد بر این است که مرهمها به طور ذاتی مؤثرتر هستند زیرا مسدودکننده هستند، اما این همیشه صادق نیست. در عمل، اثربخشی/قدرت کورتیکواستروئیدهای موضعی بستگی به محل اعمال، ضخامت پلاک، اینکه چقدر حامل یا کرم داروی فعال را تحویل میدهد و اینکه آن مولکول دارویی چقدر خوب گیرندههای کورتیکواستروئید را فعال میکند. اثربخشی بستگی به بسیاری از عوامل خواهد داشت، از جمله و شاید مهمتر از همه، پیروی از درمان.
برای کاهش عوارض جانبی و افزایش پیروی، مهم است در هنگام انتخاب یک کورتیکواستروئید محل اعمال در نظر گرفته شود:
- کورتیکواستروئیدهای بسیار پرقدرت در محلولهای حامل (مثل فلوسینونید 0.05٪ یا کلوبتازول پروپیونات 0.05٪) اغلب برای پوست سر یا مجرای گوش تجویز میشوند. همچنین میتوانید از شامپو، کف یا اسپری 0.05٪ کلوبتازول استفاده کنید اگر مشکلات پوست سر دارید. بیمارانی که برای مراقبت عمومی از مو از روغنها یا مرهمهای پوست سر استفاده میکنند (رسم متداول در افراد دارای موهای بافت آفرو) ممکن است وسیله نقلیه روغن یا مرهم را برای درگیری پوست سر ترجیح دهند.
- یک مرهم یا کرم با قدرت پایین (مانند هیدروکورتیزون بدون نسخه 1٪ یا قدرت تجویزی 2.5٪) اغلب برای صورت و نواحی میانبندی کافی است.
- پلاکهای روی سطح اکستانسور اغلب نیاز به ترکیبات قوی مانند بتامتازون 0.05٪ یا کلوبتازول پروپیونات 0.05٪ دارند.
یک برنامه درمانی معمول برای التهاب پوست معمولاً شامل اعمال دو بار در روز کورتیکواستروئیدهای موضعی است. اکثر بیماران معمولاً با این نوع درمان التهاب سریعی را نشان میدهند، اما غیرقابل پیشبینی است که آیا نرمال شدن کامل یا بهبودی دائمی رخ میدهد یا خیر.
کورتیکواستروئیدهای موضعی را میتوان برای درمان ضایعات فعال و ضخیم پسوریازیس استفاده کرد تا زمانی که بیمار همچنان نتایج بالینی خوبی داشته باشد. هنگامی که بهبودی بالینی رخ میدهد، باید فرکانس اعمال کاهش یابد.
اگر پوست نازک شود یا اگر نواحی فاقد پسوریازیس در معرض دارو قرار گیرند، ممکن است نیاز به کاهش استفاده از کورتیکواستروئید باشد. اگر پسوریازیس در حال بهبود است اما دوباره شروع به بازگشت میکند، کورتیکواستروئیدها را میتوان به صورت متناوب استفاده کرد (به عنوان مثال، فقط در آخر هفته). افزودن درمانهای غیرکورتیکواستروئیدی موضعی به رژیم درمانی ممکن است به اجتناب از استفاده روزانه طولانیمدت از کورتیکواستروئیدهای موضعی کمک کند.
کورتیکواستروئیدهای موضعی میتوانند عوارض جانبی ایجاد کنند، از جمله خطر عوارض جانبی سیستمیک و پوستی (مانند مشکلات مرتبط با هیپوتالاموس) در صورت استفاده طولانیمدت. با این حال، احتمال بروز عوارض جانبی با محصولات کورتیکواستروئیدی قوی بیشتر از انواع ضعیف آن است. بنابراین، اگر از یک کورتیکواستروئید موضعی استفاده میکنید، باید تحت نظارت دقیق پزشک خود باشید. دادهها در مورد کورتیکواستروئیدهای موضعی کمقدرت کمتر یکنواخت است، بنابراین مشخص نیست که آنها باید به چه مدت استفاده شوند.
کورتیکواستروئیدهای موضعی ممکن است هزینه زیادی داشته باشند، بسته به برند و قدرت آنها. نسخههای ژنریک این داروها معمولاً اندکی ارزانتر هستند، اما قیمتها دوباره در حال افزایش است اکنون که محبوبتر میشوند. نمونههای موجود ژنریک شامل به ترتیب افزایش قدرت، هیدروکورتیزون 2.5٪، تریامسینولون 0.1٪، فلوسینونید 0.05٪، بتامتازون دیپروپیونات 0.05٪ و کلوبتازول 0.05٪ هستند.
فرمولاسیونهای مختلفی از کورتیکواستروئیدهای موضعی وجود دارد که هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. مزیت اصلی این تهیههای جدیدتر احتمالاً پذیرش بیشتر بیمار است که ممکن است به پیروی بیشتر منجر شود؛ معایب اصلی هزینه است. فرم کف به دلیل سهولت اعمال و اثربخشی بیشتر نس
رژیم غذایی بهینه در پسوریازیس
اولین گام برای کاهش شدت پسوریازیس شما “نوشیدن آب بیشتر” است. حداقل روزانه 2 لیتر آب بنوشید. گام دوم “بهبود رژیم غذایی” شما و خوردن سبزیجات بیشتر است. پسوریازیس شما را درمان نمیکند، اما میتواند آن را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. این غذاها اغلب محرکهای رایج هستند؛ کوکاکولا، گوشت قرمز، MSG، فلفل دلمهای، ادویه تند، غذاهای فست فودی، غذاهای چرب، توتها (مثل توت فرنگی) گوجه فرنگی، غذاهای اسیدی غنی از ویتامین C، بنابراین مصرف آنها باید کنترل شود.
افرادی که غذاهای ناسالم میخورند ممکن است پسوریازیس بدتری داشته باشند. نشان داده شده است که غذای خوب (غذاهای کوچک ذکر شده بالا) مقادیر زیاد آب و سبزیجات، یک قرص مولتیویتامین خوب و یک قرص روزانه روی میتواند به کاهش پسوریازیس کمک کند، درمان یا علاج محبوبی نیست. هر نتیجهای از رژیم غذایی ممکن است به دلیل سلامت کلی و حذف غذاهای ناسالم باشد.
مشخص شده است که غذاهای اسیدی پسوریازیس را بدتر میکنند، بنابراین حذف آنها از رژیم غذایی فعلی شما مانند هر “رژیم غذایی معجزه” پسوریازیس شما را بهبود میبخشد. گزارش شده است که مصرف الکل به عنوان یک عامل خطر برای پسوریازیس در مردان، اما نه در زنان، شناخته شده است. مردان مبتلا به پسوریازیس باید احتیاط کنند تا مصرف الکل را کاهش دهند یا کلا از آن اجتناب کنند.
توصیه میشود افراد مبتلا به پسوریازیس از یک رژیم غذایی فاقد آلرژی پیروی کنند. حذف گلوتن (یافت شده در گندم، جو دوسر و جو) گزارش شده است که در برخی افراد پسوریازیس را بهبود میبخشد. بنابراین یک پزشک میتواند به افراد مبتلا به پسوریازیس کمک کند تا تعیین کنند آیا گلوتن یا سایر غذاها به وضعیت پوستی آنها کمک میکنند یا خیر. اسید فوماریک، روغن ماهی، تریگلیسیریدها، اسید فولیک، روغن دانه کتان و ویتامین D علیه پسوریازیس موثرند. تغذیه مناسب به شما اجازه میدهد بدنتان را برای پاسخ به هر شرایط بهداشتی عودکننده آماده کنید، به عنوان مثال اگر متوترکسات مصرف میکنید، مطمئن شوید که فولات کافی دریافت کنید.
عدم قطعیتی در مورد نقش مداخلات رژیم غذایی در درمان پسوریازیس وجود داشته است. در سال 2018، بر اساس بررسی سیستماتیک ادبیات، هیئت پزشکی بنیاد ملی پسوریازیس توصیههای رژیم غذایی برای بزرگسالان مبتلا به پسوریازیس ارائه کرد. نویسندگان شواهد باکیفیت بالایی را برای حمایت از کاهش وزن با رژیم غذایی کمکالری به عنوان مكمل درمان پزشکی استاندارد برای بزرگسالان (شاخص توده بدنی [BMI] ≥25) دارای اضافه وزن یا چاق مبتلا به پسوریازیس و همچنین یک رژیم غذایی بدون گلوتن در افراد مبتلا به پسوریازیس و بیماری سلیاک تایید شده یافتند. شواهد کافی از اثربخشی برای توصیه مکملها، از جمله روغن ماهی، ویتامین D، سلنیوم و ویتامین B12 برای پسوریازیس وجود نداشت.