نقش کلیدی مرطوبکنندههای پوستی در مدیریت درمان درماتیت آتوپیک
مرطوب کنندههای پوست در درمان درماتیت آتوپیک
مرطوب کنندههای پوست اساس درمان درماتیت آتوپیک خفیف را تشکیل میدهند و به عنوان یک درمان مهم در پیشگیری از عود درماتیت در تمام سطوح شدت بیماری عمل میکنند. بیماران مبتلا به درماتیت آتوپیک عملکرد غیرطبیعی محافظت پوست دارند با افزایش تلفات آب از طریق پوست و کاهش محتوای آب و خشکی پوست (زردپی درم) که باعث ایجاد بیماری از طریق تشکیل ترکها و شکافهای ریز در پوست میشود. این شکافها ممکن است به عنوان مسیر ورود برای پاتوژنها، تحریک کنندهها و آلرژنهای پوستی عمل کنند. همچنین نشان داده شده است که جهشهای ژن FLG یا کاهش پروتئین فیلاگرین در اثر التهاب منجر به کاهش سطوح اپیدرمی فاکتور رطوبتبخش طبیعی میشود. زردپی درم درماتیت آتوپیک ممکن است در ماههای خشک زمستان و در برخی محیطهای کاری تشدید شود.
استفاده روزانه از یک مرطوبکننده موثر به بازگرداندن و حفظ لایه شاخی پوست کمک میکند، نیاز به استفاده از کورتیکواستروئیدهای موضعی و NSAIDs را کاهش میدهد و باعث بهبود نتایج درمان میشود. مرطوبکنندهها در قالب لوسیونها، کرمها یا پمادها در دسترس هستند. برخی از لوسیونها و کرمها به دلیل وجود نگهدارندهها، مواد افزودنی و عطرهای اضافه شده ممکن است تحریککننده باشند. لوسیونهایی با محتوای آب بالا ممکن است به دلیل اثر تبخیری خشککننده باشند و چربی کمی به پوست ارائه دهند. استفاده از مرطوبکنندههای ضخیمتر با محتوای چربی بالاتر توصیه میشود اما گاهی به دلیل مداخله در عملکرد مجاری عرق و القای فولیکولیت یا خارش تحمل نمیشوند. در این بیماران باید از عوامل کمتر اکلوزیو استفاده کرد. پترولاتوم ساده پایه رایجی برای مرطوبکنندههای موثر است. پترولاتوم در لایه شاخی پوست نفوذ میکند و به نظر میرسد بیان ژنهای مربوط به محافظت و پپتیدهای ضدمیکروبی پوست را افزایش میدهد که در درماتیت آتوپیک مفید به نظر میرسد. مزیت افزودن مواد ویژه مانند سرامید به مرطوبکنندهها روشن نیست، اگرچه یک مطالعه نشان داد استفاده از یک مرطوبکننده حاوی اوره نتایج بالینی بهتری نسبت به یک مرطوبکننده استاندارد ایجاد میکند.
مرطوبسازی پوست از طریق حمام یا پانسمانهای مرطوب، نفوذ پذیری پوست را برای کورتیکواستروئیدهای موضعی افزایش میدهد. با این حال، بهترین رژیم حمام برای بیماران مبتلا به درماتیت آتوپیک مشخص نیست و توصیهها در این زمینه متفاوت است. کوهن و همکاران تفاوتی در نتایج بیمارانی که کورتیکواستروئیدهای موضعی را روی پوست خیس یا خشک اعمال میکردند، پیدا نکردند، اما روش “غوطه ور سازی و مالش” اغلب در بیماریهای مقاوم استفاده میشود. پانسمان مرطوب یا “پیچش مرطوب” برای استفاده روی نواحی شدیدا درگیر یا مزمن درماتیت که به درمان مقاوم هستند، توصیه میشود. با این حال، استفاده بیش از حد از پانسمان مرطوب ممکن است منجر به آسیب پوست و عفونت ثانویه شود. پانسمان مرطوب یا حمام همچنین پتانسیل خشکی و ترک خوردگی پوست را دارد اگر پس از آن از مرطوبکنندههای موضعی استفاده نشود. بنابراین، درمان با پانسمان مرطوب برای درماتیت آتوپیک تحت کنترل نامناسب محفوظ شده و باید تحت نظارت کامل پزشک انجام شود.
در مجموع، مرطوبکنندهها نقش محوری در مدیریت درماتیت آتوپیک دارند. انتخاب مرطوبکننده مناسب بر اساس نوع پوست و شدت بیماری حیاتی است. استفاده مداوم و منظم از مرطوبکنندهها، به ویژه همراه با سایر روشهایی مانند حمامهای مرطوبکننده، به ترمیم عملکرد محافظتی پوست و کاهش التهاب و خارش کمک میکند. پزشکان و بیماران باید در انتخاب و استفاده صحیح از مرطوبکنندهها آموزش ببینند تا نتایج درمان بهینه شجایگاه
کورتیکواستروئیدهای موضعی در درمان ضد التهابی درماتیت آتوپیک
درمان ضدالتهابی موضعی در درماتیت آتوپیک
کورتیکواستروئیدهای موضعی: بر اساس دستورالعملهای درمان درماتیت آتوپیک، کورتیکواستروئیدهای موضعی اساس درمان ضدالتهابی در درماتیت آتوپیک هستند. به دلیل عوارض جانبی احتمالی، بسیاری از متخصصان مراقبتهای بهداشتی از کورتیکواستروئیدهای موضعی فقط برای کنترل تشدید حاد درماتیت آتوپیک استفاده میکنند. با این حال، مطالعات نشان میدهند که پس از کنترل درماتیت آتوپیک با یک رژیم روزانه کورتیکواستروئید موضعی، کنترل بلندمدت در یک زیرگروه از بیماران با کاربردهای متناوب منظم کورتیکواستروئیدهای موضعی مانند فلوتیکازون دو بار در هفته بر روی نواحی التیام یافته مستعد اکزما امکانپذیر است.
بیماران باید در مورد استفاده از کورتیکواستروئیدهای موضعی به دقت آموزش ببینند تا از عوارض جانبی احتمالی جلوگیری شود. باید از استفاده روزانه یا دو بار در روز کورتیکواستروئیدهای قوی و فلوئوردار بر روی صورت، ناحیه تناسلی و نواحی بین تاژکی اجتناب کرد. برای این نواحی معمولاً یک کورتیکواستروئید کمقدرت توصیه میشود و تنها به صورت متناوب برای استفاده طولانی مدت به کار میرود. بیماران باید آموزش ببینند که کورتیکواستروئیدهای موضعی را فقط روی ضایعات پوستی خود اعمال کنند و از مرطوبکنندهها برای پوست سالم استفاده نمایند.
عدم پاسخ بیمار به کورتیکواستروئیدهای موضعی گاهی اوقات تا حدی به دلیل عرضه یا مقدار ناکافی مصرف است. مهم است به یاد داشت که حدود 30 گرم کرم یا پماد لازم است تا یک بار تمام سطح پوست بدن بزرگسال را بپوشاند. برای درمان تمام بدن دو بار در روز به مدت 2 هفته، حدود 840 گرم (2 پوند) کورتیکواستروئید موضعی لازم است.
هفت دسته کورتیکواستروئیدهای موضعی وجود دارد که بر اساس آزمایشهای انقباض عروقی بر اساس قدرت طبقهبندی شدهاند. به دلیل عوارض جانبی احتمالی، کورتیکواستروئیدهای فوقالعاده قوی باید فقط برای دورههای بسیار کوتاه (معمولاً 2 هفته) و در نواحی ضخیم شده اما نه صورت یا نواحی بین تاژکی، روزانه یا دو بار در روز استفاده شوند. کورتیکواستروئیدهای متوسطقدرت میتوانند برای دورههای طولانیتر برای درمان درماتیت آتوپیک مزمن درگیرکننده تنه و اندامها به کار روند. فرمولاسیونهای جدید استروئیدهای موضعی شامل ژلهای بدون الکل که پوست را مرطوب میکنند و محلولها، روغنها، فومها و شامپوهاست که ممکن است در سطوح مودار مفید باشند.
عواملی که بر قدرت و خطر عوارض جانبی کورتیکواستروئیدهای موضعی تأثیر میگذارند شامل ساختار مولکولی ترکیب، نوع وسیله اعمال، مقدار داروی اعمال شده، مدت اعمال و انسداد، همچنین عوامل مربوط به میزبان مانند سن، سطح بدن و وزن، التهاب پوستی، محل آناتومیکی پوست تحت درمان و تفاوتهای فردی در متابولیسم پوستی یا سیستمیک میباشد. عوارض جانبی کورتیکواستروئیدهای موضعی به طور مستقیم مرتبط با رتبه قدرت ترکیب و مدت و فراوانی استفاده است، بنابراین بر عهده بالینگر است که نیاز به استروئید قویتر را با پتانسیل عوارض جانبی متوازن کند. علاوه بر این، پمادها پتانسیل بیشتری برای انسداد اپیدرم و در نتیجه جذب سیستمیک افزایش یافته در مقایسه با کرمها دارند.
عوارض جانبی کورتیکواستروئیدهای موضعی را میتوان به عوارض جانبی موضعی و عوارض جانبی سیستمیک ناشی از سرکوب محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال تقسیم کرد. عوارض جانبی موضعی شامل ایجاد استریا، آتروفی پوست، درماتیت اطراف دهان و آکنه روزاسه میباشد. استفاده روزانه طولانی مدت از کورتیکواستروئیدهای موضعی، به ویژه روی صورت، میتواند منجر به سندرم قطع استروئید شود که با التهاب شدید، ورم و سوزش پس از قطع کورتیکواستروئید مشخص میشود. پتانسیل کورتیکواستروئیدهای موضعی قوی برای ایجاد سرکوب غده آدرنال در نوزادان و کودکان خردسال بیشتر است. چندین فرمولاسیون استروئیدی موضعی به طور خاص برای ایمنی و تأیید FDA برای استفاده در کودکان کوچکتر مانند هیدروژل و فوم بدون الکل دزونید، روغن فلوسینولون استات و کرم 0.05٪ فلوتیکازون آزمایش شدهاند. کرم و پماد مومتازون برای کودکان 2 سال به بالا تأیید شده است.
از آنجا که پوست ظاهراً طبیعی در درماتیت آتوپیک شواهدی از اختلال ایمنی و التهاب را نشان میدهد، استفاده از کورتیکواستروئیدهای موضعی به عنوان درمان نگهدارنده برای پوست ظاهراً طبیعی در چندین مطالعه کنترل شده گزارش شده است. پس از کنترل درماتیت آتوپیک با یک رژیم روزانه، کنترل بلندمدت میتواند با اعمال دوبار در هفته فلوتیکازون بر روی نواحی قبلاً درگیر حفظ شود. با توجه به درک اخیر از اختلالات محافظت پوستی و ایمنی و کلونیزه شدن پوست ظاهراً طبیعی در درماتیت آتوپیک توسط استافیلوکوک اورئوس، مهم است که “درمان پیشدستانه” به عنوان تلاشی برای کنترل بیماری باقیمانده و نه صرفاً اعمال داروی فعال بر روی پوست سالم در نظر گرفته شود.
نقش مهارکنندههای کلسینورین و سایر درمانهای ضدالتهابی موضعی در درماتیت آتوپیک
مهارکنندههای کلسینورین موضعی در درمان درماتیت آتوپیک
تاکرولیموس و پیمکرولیموس موضعی به عنوان تعدیلکنندههای ایمنی غیراستروئیدی توسعه یافتهاند. پماد تاکرولیموس 0.03٪ برای درمان متناوب درماتیت آتوپیک متوسط تا شدید در کودکان 2 سال به بالا و پماد تاکرولیموس 0.1٪ برای استفاده در بزرگسالان و کودکان 16 سال و بالاتر تأیید شده است؛ کرم پیمکرولیموس 1٪ برای درمان بیماران 2 سال و بالاتر با درماتیت آتوپیک خفیف تا متوسط تأیید شده است.
هر دو دارو اثربخشی خوبی با پروفایل ایمنی مناسب برای درمان تا 4 سال با پماد تاکرولیموس و تا 2 سال با کرم پیمکرولیموس نشان دادهاند. یک عارضه جانبی مشاهده شده مکرر با مهارکنندههای کلسینورین موضعی، احساس سوزش موقت پوست است. مهم اینکه، درمان با این داروها منجر به آتروفی پوست نمیشود؛ بنابراین، به ویژه برای درمان نواحی مانند صورت و نواحی بین تاژکی بسیار مفید هستند. درمان نگهدارنده سه بار در هفته با “پیشدستانه” با استفاده از پماد تاکرولیموس نیز در بزرگسالان و کودکان مبتلا به درماتیت آتوپیک گزارش شده است.
نظارت مداوم و گزارشات اخیر روند افزایشی در فراوانی عفونتهای ویروسی ابرینفکشن، به ویژه ویروس سیمپلکس هرپس را نشان نداده است. مهارکنندههای کلسینورین موضعی هشدار جعبه سیاه FDA برای موارد نادر سرطان پوست و لنفوم دریافت کردهاند، اگرچه بررسی سیستماتیک مقالات نشان داد خطر اندکی بالاتر از لنفوم در بیماران مبتلا به درماتیت آتوپیک وجود دارد که شدت بیماری به نظر یک عامل خطر است اما نتیجه گرفته شد که مهارکنندههای کلسینورین موضعی احتمالاً عامل مهمی نیستند. مهم اینکه، مطالعه مورد-شاهدی از یک پایگاه داده بزرگ که یک گروه 293،253 بیمار مبتلا به درماتیت آتوپیک را شناسایی کرده بود، خطر افزایش یافته لنفوم با استفاده از مهارکنندههای کلسینورین موضعی را نشان نداد. مارگولیس و همکاران هیچ افزایشی در میزان بروز سرطان با کرم پیمکرولیموس در مطالعهای که بیش از 26000 سال-نفر را ارزیابی کرده بود، مشاهده نکردند.
کریزابورول: کریزابورول یک مهارکننده فسفودیاستراز 4 موضعی بر پایه بور است که اخیراً برای درمان درماتیت آتوپیک خفیف تا متوسط در بیماران بالای 2 سال تأیید شده است. فرض بر این است که مهار PDE4 باعث کاهش تولید سیتوکینهای پیشالتهابی توسط سلولهای اصلی ایمنی که باعث بیماری التهابی مزمن پوستی میشوند، میگردد. دو کارآزمایی بالینی فاز 3 مشابه نشان داد که پماد کریزابورول 2٪ منجر به بهبودی روشن یا تقریباً روشن بیماری (به همراه بهبودی دو مرحلهای) در 31.4٪ تا 32.8٪ گروه فعال در مقایسه با 18.0٪ تا 25.4٪ گروه کنترل وهیکل شده است که این تفاوتها از نظر آماری معنیدار بودند. هیچ عارضه جانبی مهمی مشاهده نشد و 4٪ بیماران احساس سوزش داشتند. کریزابورول یک گزینه جدید ایمن و موثر غیراستروئیدی برای درمان درماتیت آتوپیک خفیف تا متوسط است.
ترکیبات قیر: ترکیبات قیر ممکن است دارای اثرات ضدخارش و ضدالتهابی بر روی پوست باشند، اگرچه به اندازه کورتیکواستروئیدهای موضعی نیستند. محصولات جدیدتر قیر کربن توسعه یافتهاند که قابل قبولتر از نظر بو و رنگآمیزی لباس در مقایسه با برخی محصولات قدیمیتر هستند. شامپوهای قیر میتوانند برای درماتیت پوست سر مفید باشند و اغلب در کاهش غلظت و فراوانی کاربرد کورتیکواستروئیدهای موضعی مؤثرند.
نباید از ترکیبات قیر روی پوست دچار التهاب شدید استفاده کرد زیرا این اغلب منجر به تحریک پوست میشود. عوارض جانبی مرتبط با قیر شامل فولیکولیت و فتوسنسیتیویته است. بر اساس مطالعات مشاهدهای کارگرانی که از اجزای قیر در شغل خود استفاده میکنند، خطر نظری قیر به عنوان یک عامل سرطانزا وجود دارد؛ با این حال، مطالعات اپیدمیولوژیک نتایج مشابهی را در استفاده موضعی تأیید نمیکنند.
سایر روشهای درمانی در درماتیت آتوپیک: از اینترفرون-گاما تا ویتامین D
سایر روشهای درمانی در درماتیت آتوپیک
اینترفرون-گاما: IFN-γ به عنوان سرکوبکننده پاسخهای IgE و تنظیم کاهشی تکثیر و عملکرد سلولهای Th2 شناخته شده است. چندین مطالعه روی بیماران مبتلا به درماتیت آتوپیک از جمله یک کارآزمایی کنترل شده دوسوکور چندمرکزی و دو کارآزمایی باز بلندمدت، نشان دادهاند که درمان با IFN-γ بازسازی شده انسانی منجر به بهبودی بالینی میشود. کاهش شدت بالینی درماتیت آتوپیک با توانایی IFN-γ در کاهش تعداد کل ائوزینوفیلهای گردش خون همراه بوده است. علائم شبه آنفولانزا اغلب به عنوان عوارض جانبی در ابتدای دوره درمان مشاهده میشوند.
اومالیزوماب: اومالیزوماب یک آنتیبادی مونوکلونال هدفگیرنده IgE است که برای آسم آلرژیک و کهیر مزمن تأیید شده است. اگرچه IgE افزایش یافته در تقریباً تمام بیماران مبتلا به درماتیت آتوپیک وجود دارد، گزارشهای موردی از اثر اومالیزوماب در درماتیت آتوپیک متناقض بوده است. یک کارآزمایی کنترل شده تصادفی هیچ اثر بالینی اومالیزوماب را روی درماتیت آتوپیک پیدا نکرد. این مطالعه نشان میدهد که IgE نقش مستقیمی در پاتوژنز درماتیت آتوپیک ندارد.
ایمونوتراپی با آلرژن: برخلاف رینیت آلرژیک و آسم اگزترینسیک، ایمونوتراپی با آلرژنهای هوابرد در درمان درماتیت آتوپیک مؤثر نبوده است. گزارشهای آنکدوتالی از تشدید و بهبودی بیماری وجود دارد. مرور سیستماتیک کوکران 12 مطالعه شواهد محدودی را در حمایت از استفاده آنها در درماتیت آتوپیک یافت، اگرچه مطالعات از کیفیت پایینی برخوردار بودند. مطالعات کنترل شده بهتر هنوز برای تعیین نقش ایمونوتراپی در این بیماری مورد نیاز است.
فوتوفرزیس اکستراکورپورال: فوتوفرزیس اکستراکورپورال شامل عبور لکوسیتهای درمان شده با پسورالن از طریق یک سیستم نور UVA خارج بدن است. بهبودی بالینی در ضایعات پوستی همراه با کاهش سطح IgE در چند بیمار مبتلا به درماتیت آتوپیک شدید و مقاوم که با فوتوفرزیس اکستراکورپورال و کورتیکواستروئیدهای موضعی درمان شده بودند، گزارش شده است. یک مطالعه نشان داد این درمان قابل مقایسه با سیکلوسپورین روزانه 3 میلیگرم/کیلوگرم است.
پروبیوتیکها: چندین مطالعه نشان دادهاند که مصرف پریناتال پروبیوتیکها، به ویژه سویه GG لاکتوباسیلوس رامنوسوس، میتواند از بروز درماتیت آتوپیک در کودکان در معرض خطر طی 2 سال اول زندگی جلوگیری کند. اثربخشی پروبیوتیکها در درمان درماتیت آتوپیک کمتر روشن است. گفته میشود پروبیوتیکها میکروبهای مفید را به روده بیماران تحویل میدهند و محیط باکتریایی ایجاد میکنند که پاسخهای التهابی سیستمیک را کاهش میدهد. مرور سیستماتیک ارزیابی 12 کارآزمایی شامل 781 شرکتکننده از مکمل پروبیوتیک برای درماتیت آتوپیک، اثر مفید اندکی پیدا کرد. یک فراتحلیل 7 کارآزمایی تفاوت معنیداری در شدت اگزما بین گروههای پروبیوتیک و دارونما نشان نداد. برای هر دو پیشگیری و درمان، تحقیق بیشتر در زمینه زیرگروههای پاسخدهنده، مدت درمان، سویه لاکتوباسیلوس و مکانیسمهای دخیل، به وضوح مورد نیاز است.
داروهای گیاهی چینی: چندین کارآزمایی بالینی کنترل شده دارونما پیشنهاد کردهاند که بیماران مبتلا به درماتیت آتوپیک شدید ممکن است از درمان با درمان گیاهی سنتی چینی سود ببرند. با این حال، پاسخ مفید درمان گیاهی چینی اغلب موقتی است و با وجود ادامه درمان اثربخشی آن کم میشود. امکان سمیت کبدی، عوارض جانبی قلبی یا واکنشهای ایدیوسینکراتیک همچنان نگرانکننده است. اجزای خاص گیاهان نیز هنوز باید روشن شود و برخی ترکیبات موضعی آلوده به کورتیکواستروئید یافت شدهاند. در حال حاضر، درمان گیاهی چینی برای درماتیت آتوپیک تجربی در نظر گرفته میشود.
ویتامین D خوراکی: فرض بر این است که ویتامین D پاسخهای ایمنی را طبیعی میکند و بیان پپتیدهای ضدمیکروبی را در درماتیت آتوپیک افزایش میدهد. یک مطالعه پایلوت تصادفی، دوسوکور و کنترل شده دارونما منافع مکمل ویتامین D خوراکی را در کودکان مبتلا به درماتیت آتوپیک از فوریه تا مارس در بوستون بررسی کرد. 11 بیمار کودک با درماتیت آتوپیک عمدتاً خفیف به مدت 1 ماه روزانه با ویتامین D (1000 واحد ارگوکلسیفرول) یا دارونما درمان شدند. امتیاز ارزیابی جهانی محقق در 4 از 6 افراد گروه ویتامین D (80٪) در مقایسه با 1 از 5 شرکتکننده در گروه دارونما بهبود یافت (P = 0.04). علاوه بر این، کاهش بیشتری در امتیاز EASI در گروه ویتامین D در مقایسه با گروه دارونما وجود داشت، اگرچه این تفاوت از نظر آماری معنیدار نبود.
نقش درمانهای سیستمیک هدفمند و سرکوبکننده ایمنی در درماتیت آتوپیک شدید
درمانهای سیستمیک در درماتیت آتوپیک
دوپیلوماب
دوپیلوماب یک آنتیبادی مونوکلونال کاملاً انسانی هدفگیرنده زیرواحد آلفا گیرنده IL-4 است. گیرندههای IL-4 و IL-13 این زیرواحد مشترک دارند؛ بنابراین، دوپیلوماب از طریق هر دو این گیرندهها سیگنالینگ سایتوکین را مهار میکند. به جز کورتیکواستروئیدهای خوراکی، دوپیلوماب تنها عامل سیستمیک تأیید شده توسط FDA برای درمان درماتیت آتوپیک در حال حاضر است. دوپیلوماب هر دو هفته یک بار تزریق زیرجلدی میشود. این دارو برای درمان بیماران بزرگسال مبتلا به درماتیت آتوپیک متوسط تا شدید که بیماری آنها با درمانهای تجویزی موضعی کنترل نمیشود یا این درمانها توصیه نمیشود، مورد استفاده قرار میگیرد.
در دو مطالعه فاز 3 با طراحی یکسان به نامهای SOLO 1 و SOLO 2، دوپیلوماب منجر به بهبودی 36٪ تا 38٪ بیماران و رسیدن به پوست تمیز یا تقریباً تمیز پس از 16 هفته درمان در مقایسه با 9٪ تا 10٪ در گروه دارونما شد که تفاوتهای آماری معنیداری بودند. علائم بیماری بر اساس شاخص شدت اگزما و سطح درگیری 67٪ تا 72٪ کاهش یافت. درمان با دوپیلوماب منجر به بهبود قابل توجه خارش، کیفیت زندگی و کاهش بالینی معنیدار اضطراب و علائم افسردگی شد. SOLO 1 و 2 به عنوان درمان تکدارویی، یعنی بدون استفاده همزمان از کورتیکواستروئیدهای موضعی، طراحی شده بودند. مطالعه اخیری که اثرات دوپیلوماب در ترکیب با کورتیکواستروئیدهای موضعی را ارزیابی کرده است، نشان داد افزودن کورتیکواستروئیدهای موضعی به دوپیلوماب ایمن است و مزایای متوسطی بیش از درمان تکدارویی فراهم میکند. این مطالعه ترکیبی به نام CHRONOS همچنین پیامدها را با 1 سال درمان مداوم ارزیابی کرد که نشاندهنده حفظ مزایا با استفاده طولانیمدت بود.
تاکنون، به نظر میرسد عوارض جانبی کمی برای درمان دوپیلوماب وجود داشته باشد. دوپیلوماب به نظر نمیرسد پاسخهای ایمنی طبیعی را سرکوب کند. تحلیل اخیر نشان داد عفونتهای پوستی با درمان دوپیلوماب کاهش مییابد. پاسخهای واکسن به هر دو واکسنهای وابسته به سلول T و مستقل از سلول T با درمان تغییر نکرده بود. واکنشهای محل تزریق (مثل درد هنگام تزریق) و کانژکتیویت شایعترین عوارض جانبی مرتبط با دارو هستند. علت کانژکتیویت نامشخص است، اما به نظر نمیرسد عفونی باشد، معمولاً خفیف تا متوسط است و میتواند با ملینهای موضعی یا درمان ضدالتهابی بهبود یابد و خودبهخود برطرف شود.
کورتیکواستروئیدهای سیستمیک
استفاده از کورتیکواستروئیدهای سیستمیک مانند پردنیزولون خوراکی به ندرت در درمان بیماران مزمن مبتلا به درماتیت آتوپیک توصیه میشود اما ارائهدهندگان خدمات بهداشتی بهطور معمول از آن استفاده میکنند. برخی از بیماران و پزشکان ترجیح میدهند از کورتیکواستروئیدهای سیستمیک به جای مراقبت زمانبر پوستی شامل مرطوبسازی و درمان موضعی استفاده کنند. با این حال، بهبود بالینی دراماتیک که ممکن است با کورتیکواستروئیدهای سیستمیک رخ دهد، اغلب با عود شدید درماتیت آتوپیک پس از قطع کورتیکواستروئید سیستمیک همراه است. دورههای کوتاه خوراکی کورتیکواستروئیدها ممکن است برای تشدید حاد درماتیت آتوپیک در حالی که سایر اقدامات درمانی در حال اجرا هستند مناسب باشد. اگر دوره کوتاهی از کورتیکواستروئیدهای خوراکی تجویز شود، مهم است که دوز کاهش یابد و مراقبت شدید پوستی، به ویژه با کورتیکواستروئیدهای موضعی و حمام مکرر دنبال شده توسط اعمال مرطوبکنندهها برای جلوگیری از عود درماتیت آتوپیک آغاز شود.
سیکلوسپورین
سیکلوسپورین یک داروی سرکوبکننده ایمنی قوی است که عمدتاً روی سلولهای T اثر میکند و رونویسی سایتوکین را سرکوب مینماید. این دارو به سیکلوفیلین، یک پروتئین داخل سلولی، متصل میشود و این کمپلکس، به نوبه خود، کلسینورین را که برای آغاز رونویسی ژن سایتوکین ضروری است مهار میکند.
مطالعات متعدد نشان میدهند که هم کودکان و هم بزرگسالان مبتلا به درماتیت آتوپیک شدید مقاوم به درمان معمول میتوانند از درمان کوتاهمدت با سیکلوسپورین سود ببرند.
راهکارهای پیشگیرانه در درماتیت آتوپیک: از مداخلات تغذیهای تا مدیریت محیطی
پیشگیری از درماتیت آتوپیک
با توجه به شیوع و ناتوانی بالای همراه با درماتیت آتوپیک، پیشگیری از این بیماری هدف اصلی تحقیقات درماتیت آتوپیک به شمار میرود. برای دههها، پرهیز از آلرژنها رویکرد اصلی برای پیشگیری از درماتیت آتوپیک با نتایج متوسط یا متناقض بوده است. پرهیز غذایی در مادران باردار یا شیرده خطرناک ثابت شده و پرهیز غذایی در نوزادی احتمالاً منجر به توسعه آلرژی غذایی میشود. مطالعه آگاهی زودهنگام در مورد آلرژی بادام زمینی نشان داد که قرارگیری زودهنگام در معرض بادام زمینی، به جای قرار گرفتن دیرهنگام، بهطور چشمگیری آلرژی بادام زمینی را در 5 سالگی کاهش داد. دستورالعمل افزودنی کمیته متخصصان NIAID در سال 2017 در مورد پیشگیری از آلرژی بادام زمینی توصیه میکند که برای کودکان مبتلا به اگزمای شدید، آلرژی تخم مرغ یا هر دو، معرفی غذاهای جامد از 4 تا 6 ماهگی شروع شود، ابتدا با غذاهای جامد غیر از بادام زمینی، تا کودک بتواند توانایی مصرف غذای جامد بدون علائم غیراختصاصی که ممکن است با آلرژی غذایی وابسته به IgE اشتباه گرفته شود را نشان دهد. یک ملاحظه عملی برای اعمال این دستورالعمل در 4 تا 6 ماهگی این است که نوزادان در این سن برای ارزیابیهای سلامتی و واکسیناسیون به ارائهدهندگان خدمات بهداشتی مراجعه میکنند. این فرصتی را برای ارزیابی اگزما و در صورت نیاز ارجاع به متخصص برای ارزیابی آلرژی بادام زمینی فراهم میکند. انجام آزمایش آلرژی در کودکان مبتلا به اگزمای شدید یا آلرژی تخم مرغ قبل از اولین تغذیه با پروتئین بادام زمینی باید به شدت مد نظر قرار گیرد.
استفاده از فرمولای هیدرولیز شده برای پیشگیری از درماتیت آتوپیک در مطالعات اثر مثبت نشان داده است، از جمله ادامه اثر در مطالعه تغذیه و نوزاد آلمان. با این حال، یک بررسی کوکران اخیر نتیجه گرفت که شواهد قانعکنندهای از فرمولای هیدرولیز شده برای پیشگیری از درماتیت آتوپیک در نوزادان پرخطر وجود ندارد. مکملهای پروبیوتیک به نظر میرسد اثر محافظتی بر توسعه درماتیت آتوپیک داشته باشند که هم پیش از تولد و هم پس از تولد تحویل داده میشوند. سویههای دقیق، دوزبندی و زمانبندی مداخله استاندارد نشدهاند و مکانیسم اثر آنها درک نشده است.
محافظت از محافظ پوستی با مرطوبکنندهها در ابتدای زندگی در نوزادان پرخطر نیز به نظر امیدوارکننده است و در دو مطالعه کوچک شیوع درماتیت آتوپیک را تا 50% کاهش داده است. مطالعات بزرگتر از این رویکرد برای پیشگیری از درماتیت آتوپیک در حال انجام است.
علاوه بر اقدامات تغذیهای، مدیریت محیطی نیز مهم است. کاهش دما و رطوبت در منزل به حفظ عملکرد محافظتی پوست کمک میکند. حیوانات خانگی باید از اتاقخواب دور نگه داشته شوند زیرا آلرژنها و انگلهای آنها میتواند درماتیت آتوپیک را تحریک کند. اجتناب از سیگار و آلایندههای محیطی دیگر نیز توصیه میشود.
در نهایت، شناسایی و درمان زودهنگام عفونتهای پوستی مهم است. کلونیزاسیون S. aureus در دوران نوزادی خطر ابتلا به درماتیت آتوپیک را افزایش میدهد. بنابراین، غربالگری منظم برای کلونیزاسیون S. aureus در نوزادان پرخطر و درمان سریع آن میتواند از بروز درماتیت آتوپیک جلوگیری کند.